ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 28 ساله )

با سلام خدمت شما. بنده دختری 28 ساله و مجردم خواستگاری با تحصیلات هم سطح خودم و با موقعیت شغلی عالی و شش سال بزرگتر دارم. خانواده ایشان از لحاظ مالی مرفه هستند ولی پس از نامزدی در روز عید غدیر برای من بجای طلا پارچه اوردند. از گوشه و کنار در مورد خسیس بودن خانوادشون علیرغم وضعیت مالی عالی میشنیدیم ولی خوب من اهمیت نمیدادم و گفتم خوشبختی به این نیست. ولی خوباینهارو به نامزدم میگفتم که بعدها متوجه شدم ایشون همه چی رو به مادرشون هم میگن و همه حرفهای من رو مادر ایشون هم میدونند و مادرشون با توجه به قدیمی بودن به من انگ پرتوقع بودن میزدند. یه مدت گذشت و سر یه جریانی با هم بگومگو کردیم و من گفتم به درد هم نمیخوریم و بهتره تا چیزی نشده جدا شیمایشان هم خیلی راحت پذیرفتند و الان یک هفته هست اصلا تماسی نگرفتند . بنده بلاتکلیف موندم و خواستم بدونم از نظر شما این ازدواج بصلاح هست یا خیر ؟ ضمن اینکه ایشان بسیار مغرور هستند و اصلا حاضر به نازخریدن نمیباشد .


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ؛ خواهر عزیزم ،چیزی که در ازدواج خیلی اهمیت دارد و جدای از هم کفو بودن دو طرف که تا حدودی شامل خانواده ها از جنبه های مختلف اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی می شود، درک متقابل و تفاهم دو شخصی است که قرار است با یکدیگر زیر یک سقف زندگی مشترک داشته باشند. الان شما بایستی بینید که انتظار شخصی خودتان از زندگی و همسر آینده تان چیست؟ آیا صرفاً وضعیت خوب مالی و رفاهیات براتان کفایت می کند و یا میخواهید اینها درکنار یک ارتباط صمیمی و عاشقانه باشد. الان چیزی که مشخص است اینکه ارتباط صادقانه ای بین شما وجود ندارد. وقتی حرف های شما به دیگران منتقل می شود مشخص است که طرف شما هنوز بلوغ فکری لازم را برای ازدواج ندارد. که البته شاید این جور رفتار برای افراد در سنین پایین عادی باشد ولی برای کسی که 34 سال سن دارد نشان از خامی آن شخص است. الان اگر شما عقد کرده هم هستید ، توصیه می شود این جور رفتارها و مواردی که شما را آزار می دهد را به صورت شفاف با نامزدتان مطرح کنید و درخواست اصلاح رفتار و بازخورد مناسب را مطالبه کنید. اگر پاسخی دریافت نکردید کمی زمان دهید و چند بار دیگر در شرایط و محیط دیگری خواسته های خود را از زندگی و رفتار همسرتان در فضای منطقی مطرح کنید. منتظر پاسخ طرف مقابل باشید. اگر رفتار اصلاح شد و پاسخ مناسبی دریافت کردید که خیلی عالی. اگر چنانچه پاسخ مناسبی دریافت کردید و با بی اعتنایی طرف مقابل مواجه شدید، خواسته های خود را با پدر و مادرتان و یا خواهر و برادر بزرگتری اگر دارید، مطرح کنید. خود را در این مسیر تنها نگذارید البته مطرح کردن شما باید برای جلب کمک و همفکری باشد. نه اینکه تازه شرایط شما بدتر شود. باید بگویید نیاز دارید که تصمیم منطقی بگیرید. و اینگونه رفتارهای این شخص و خانواده اش شما را آزار می دهد. حتما خانواده تان هم شما را کمک خواهند کرد. چوم شما هنوز مجرد هستید ،خیلی راحت تر می توانید تصمیم بگیرید. چون هنوز ازدواجی صورت نگرفته است. به هرحال زندگی مشترک خود را با تردید شروع نکنید . مسائل و خواسته های خود را اول برای خودتان و خانواده تان و شخص مقابل و خانواده اش شفاف کنید و بیان کنید و بعد تصمیم بگیرید. با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما